یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 515 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
543 | 54940 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
0 | 1301 | mirantarh |
![]() |
2 | 1845 | 00mostafa00 |
![]() |
0 | 1192 | mirantarh |
![]() |
1 | 1576 | mirantarh |
![]() |
0 | 1130 | mirantarh |
![]() |
1 | 1577 | police |