قابل توجه تولیدی های محترم
از این نمونه بزنین تو ایران تیلیاردر میشین !
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 515 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
543 | 54920 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
0 | 1300 | mirantarh |
![]() |
2 | 1843 | 00mostafa00 |
![]() |
0 | 1192 | mirantarh |
![]() |
1 | 1574 | mirantarh |
![]() |
0 | 1130 | mirantarh |
![]() |
1 | 1576 | police |
قابل توجه تولیدی های محترم
از این نمونه بزنین تو ایران تیلیاردر میشین !
اینم باحاله از دستش ندید
دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعیدویاسر وایضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی
1.الان توی اینترنتی
2.الان توی وبلاگ باحالی هستی(اعتماد ب نفسو باش).
3. یک انسان هستی
4.الان داری پست منو میخونی
5.تو نمیتونی با زبون بیرون بگی ژ
7.الان داری امتحان میکنی
8.الان خنده ات گرفت
9.اصلا ندیدی که عدد 6 رو جا انداخته ام
10.الان چک کردی ببینی واقعا جاانداختم عدد 6رو یا نه
11. الان باز خندیدی
12. نمیدونی که من یه عدد رو هم چند بار نوشتم
13. الان چک کردی ببینی کدومه
14. پیداش نکردی و داری فحشم میدی
15. ولی نمیدونی که منم درم به تو میخندم چون منظورم
عدد 1 بود که 8 بار تا الان نوشتم ..
پسر در حال دویدن...
زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!
حاج اقا در راه بازگشت از حج بود که
در خيابان کودک فقيري را ديد که غذايش را با سگي گرسنه تقسيم ميکند
نزدیک رفت و پرسيد :
چرا غذايت را به اين حيوان نجس ميدهي ?
کودک سگ را بوسيد و گفت :
از نظر من هيچ حيواني نجس نيست
اين سگ نه خانه دارد نه غذا دارد هيچ کس را ندارد اگر من کمکش نکنم ميميرد
حاج اقا گفت :
سگ بي خانمان در همه جا وجود دارد ايا تو ميتواني همه انها را از مرگ نجات دهي؟
ايا تو ميتواني جهان را تغيير دهي؟
پسر نگاهي به سگ کرد و گفت :
کاری که من براي اين سگ ميکنم تمام جهانش را تغيير ميدهد
یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک
وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟
زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟
شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ...
وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟
زنه یه مقدار ناراحت شد و گفت : این از کجا میدونه تو چی میخوری ؟؟؟
شوهر : اینم توی همون باشگاه بود یه بار وقت خوردن غذا منو دید ...
خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو میخونم برات ....
زنه دیگه عصبانی شد و کیفشو برداشت از رستوران اومد بیرون.
شوهره دوید دنبالش . زنه سوار تاکسی شد ....
بهروز جلو بسته شدن در تاکسی رو گرفت و خواست توضیح بده که حتما اشتباهی پیش اومده و منو با یکی دیگه اشتباهی گرفتن ....
زنه سرش داد زد و انواع فحشارو بهش داد ...
یهو راننده تاکسی برگشت گفت : بهروز اینی که امشب مخشو زدی خیلی بی ادبه ها
کجا برم دستشویی ؟ مدرسان شریف
غذا چی بخورم؟ مدرسان شریف
کجا برم بازی کنم؟ مدرسان شریف
کجا برم خواستگاری ؟مدرسان شریف
با چی تیپی برم بیرون؟ مدرسان شریف
با کی ازدواج کنم؟ مدرسان شریف
جی اف میخوای؟ مدرسان شریف
چی؟ مدرسان شریف
کی ؟ مدرسان شریف
کجا؟ مدرسان شریف
ها؟ مدرسان شریف
چه وضشه بابا خدایی تبلیغاته داریم ما
تعداد صفحات : 19