
دقت کرده بودین این جمله تنها جمله ای ــه که اگه برعکسش کنی بازم خودش میشه ؟؟
" امید آشنایان شادی ما "
!جان من حال کردی؟
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 515 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
543 | 54920 | hjgigjgjgjjkg4352 |
![]() |
0 | 1300 | mirantarh |
![]() |
2 | 1843 | 00mostafa00 |
![]() |
0 | 1192 | mirantarh |
![]() |
1 | 1574 | mirantarh |
![]() |
0 | 1130 | mirantarh |
![]() |
1 | 1576 | police |
دقت کرده بودین این جمله تنها جمله ای ــه که اگه برعکسش کنی بازم خودش میشه ؟؟
" امید آشنایان شادی ما "
!جان من حال کردی؟
بازم سوژه انتخاباتی
خونه مادربزرگه 2013:
خونه ی مادر بزرگه الان آپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره
خونه ی مادر بزرگه wifi ی مفتی داره
خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره
کنار خونه ی اون همیشه پارتی برپاست/پارتیهای محله پر شور و شوق و غوغاست
مادر بزره الان مازراتی سواره/رنگ موهاشم هر روز جور واجورو باحاله..
من تو فرند لیستتم ولی نقشی ندارم اصلا
تو بی کامنت گذاشتی هر چی که خوندی از من
آپیدن و نآپیدنم دیگه فرقی برات نداره
این همه بیخیالیت داره حرصمو در میاره
تکلیف وبلاگمو بهم بگو که بدونم
باشم نباشم بآپم یا نآپم....
(شعر خز و خیل من!!)
(با عرض پوزش از محسن یگانه)
محسن یگانه
من
آلبوم حباب
آهنگ دوستت دارم
شعر خز و خیل من
بازم محسن یگانه
پس نظر فراموش نشه!!
دیدین چی شد ؟
اومدم یه بوگاتی ویرون بخرم صاحبش سر یه حرف کوچیک دبه کرد ،
همه چی رو اوکی کردیم فقط من گفتم پول ندارم
بهش بر خورد !!
کصافط معلوم بود فروشنده نیست
مبارکـــــــــــــــــه
امروز خسته از سر کار برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد :|
با تعجب گفتم چه شده مهربون شدی ؟؟!!
گفت امروز تو کلاس دینی گفتن :
یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت!!!!؟؟!!
میدونید تو فیلم های وسترن؛ وقتی که دو نفر دوئل میکنند
معمولا کی حریفشو زودتر ناکار میکنه و زنده میمونه؟
خب معلومه . . . اونی که مارک هفت تیرش GLX باشه…!
فهمیدی برا چی؟
تو کوچه منتظر دوستم بودم تا از خونشون بیاد بیرون ...
دیدم یه درِ آینه ای بزرگ جلومه ...
اول رفتم جلوش و موهام رو مرتب کردم و بعدش نمیدونم چرا مرض گرفت منو توش برا خودم ادا
در میاوردم ...
بعد از 2 دقیقه یه زنه در رو باز کرد و با خنده گفت:
خدا پدر مادرت رو واست نیگه داره که دلمون رو شاد کردی.
کل خانومای داخل آرایشگاه رو از خنده پهن کردی رو زمین
تو خیابون یه تصادف شده بود.
همه جمع شده بودن.
منم برای اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم
«برید کنار، برید کنار من پدرشم»
وقتی که رسیدم دیدم اونی که تو خیابون افتاده الاغه!
سر جلسه امتحان نشستی
هرچی تو کلته رو برگه خالی می کنی آخرش نصف صفحه هم پر نمی شه
خسته و کوفته رفتم خونه، خودمو زدم زمین و به مادرم گفتم یه چایی برا داییت بریز و بیار!!!!!
گفت: داییم غلط کرد!!!! منم گفتم: خب داییت غلط کرد!!!!
یهو گفت: بیشعور ، دایی خودت غلط کرد!!! منم گفتم: باشه ، دایی خودم غلط کرد!!!!
خلاصه هیچی دیگه: بعد از کلی تعقیب و گریز آخرش با کفگیر زد وسط فرق سرم. :((
تعداد صفحات : 19