loading...
مجله سرگرمی تفریحی جذاب آنلاین
آخرین ارسال های انجمن
امیر بازدید : 581 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)

ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﻰ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﻧﺎﺧُﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻮﺩ !!

 

 ﭼﻮﻥ ﻣﺎمانم ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﻧﮕﺸﺘﻢ رو ﺟﺰﺀ ﻧﺎﺧﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ 

 

 


i/icons/sml4/14.png
امیر بازدید : 424 سه شنبه 04 تیر 1392 نظرات (0)
میگم وقتی به زوج های عاشق میگن

مرغ عشق،


 لابد


 به زوج های مشکل دار هم میگن 

انگری بردز 

i/icons/sml4/15.png

امیر بازدید : 512 شنبه 01 تیر 1392 نظرات (0)
دقت کردین Google Earth به شما این قابلیت رو میده
که هر جای دنیا رو که تا بحال ندیدی رو بری ببینی ، ولی شما چیکار میکنی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

شما صاف میری خونه خودت رو از بالا میبینی :))))


***
*اﺻﻼ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻮﻫﻴﻦ ﺑﻪ ﺷﻌﻮﺭ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﺳﺖ !
 ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺷﮏ ﺩﺍﺭﻳﻢﺗﻮ ﭼﻴﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﺱ ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ
:| :))=)))))

***
*مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه ؟؟؟
گفتم اصن به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی‌ بیام امتحان بدم ؟
گفت خداییش نه و ول کرد رفت …
***
*یه بار کلاس اول دبستان بغل دستیم بهم گفت: مسخره ...
منم گفتم : اسم بابات اصغره ...
اقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود که تو اسم بابای منو از کجا میدونی?!!
***
*این دخترایی که گوششونو میندازن بیرون منظورشون چیه ؟؟؟
مشکل شنوایی دارن یا میخوان بگن ما گوش داریم شما ندارین ؟؟؟؟
امیر بازدید : 423 شنبه 01 تیر 1392 نظرات (0)
«پسر برتر از دخترآمد پديد»............................. پسر جمله را گفت و چيزي نديد

نگو دخترك با يكي دسته بيل........................... سر آن پسر را شكسته جميل

بگفتا:«جوابت نباشد جز اين............................. نگويي دگر جمله اي اين چنين

وگرنه سر و كار تو با من است ........................كه دختر جماعت به اين دشمن است.»

پسر اندكي هوشياري بيافت .........................سرش چون انار رسيده شكافت

پسر گفتش:«ای دختر محترم.......................... كه گفته كه من از شما بهترم؟!!!

كه دختر جماعت به كل برتر است.................... ز جن تا پري از همه سر تر است

پسر سخت بيجا كند، مرگ بيد............................ كه برتر ز دختر بيايد پديد!»

پس آن ضربه خيلي نشد نابه جا..................... كه يك مغز معيوب شد جابه جا

بعد از رفتن اون دختر پسره اشعار زیر را سرود:

من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم................... از زن و غر زدن روز و شبش آزادم

نه کسی منتظرم هست که شب برگردم......... نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم

زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب........... نرود از سر ذلت به هوا فریادم

"هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست"............ نکته ای بود که فرمود به من استادم

شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور............ چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم

هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند .................محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)

زن نگیر - از من اگر می شنوی- عاقل باش! ............... مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم

مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم.......................... نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!

هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم............. نه برای دل هر دختر و زن فرهادم

الغرض زن که گرفتی نزنی داد که..........................: "من از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟"
امیر بازدید : 638 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)

توی مطب آرامش خودتونو حفظ کنید وگرنه


مثل من از این سوتی های ناب میدین


خب هول شدم … گفتم


آقای دکتر اسهال به روتون گلاب دارم !


i/icons/sml4/14.png
امیر بازدید : 532 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)

رفتم دنبالِ خواهرم از دانشگاه بیارمش
برگشتنه گشت بهمون گیر داده ، میگه خانوم کى باشن؟
منم با حالت عصبانى میگم خواهرمه! مشکلى هست؟
بعد یهو خواهرم میگه :
جناب سروان دروغ میگه !!!
دوست دخترشم ؟؟؟؟
میگم دروغ میگه به خدا جناب سروان ؟
یارو هم مدارک ماشینُ گرفت گفت بیا کلانترى معلوم میشه!!
به خواهرم میگم مرض دارى مگه!!!!
میگه بریم کلانترى بعد بابا اینا بیان دنبالمون مامورِ ضایع بشه یه ذره بخندیم؟؟؟
فک و فامیه داریم ؟!
امیر بازدید : 506 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)
رفتم دم مغازه گفتم یه تُنِ ماهی بدین

گفت : یه تُن !؟ چه خبره !؟؟؟
 





امیر بازدید : 452 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)

برای داشتن زندگی ایده آل:

زنی داشته باش که کدبانو باشه...

زنی داشته باش که شاد باشه...

زنی داشته باش مورد اعتماد باشه...

زنی داشته باش که از بودنش لذت ببری...

درضمن خیلی مهمه این چهارتا زن از هم بیخبر باشند... 


(کصآآآفط) هم خودتی 


امیر بازدید : 575 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)
دوستی‌ نوشته...... قابل توجه کسانی که از جاستین بیبر متنفر هستند!

من زندگیم را مدیون جاستین هستم!

در نهم مارس 2009 شش ماه بود که بعد از یک تصادف وحشتناک در کما بودم.

روزی پرستار من رادیو را برای آهنگ  
جاستینروشن کرد.

خب من از جای خود بلند شدم و رادیو را خاموش کردم!!!

امیر بازدید : 446 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺳﻮﺳﯿﺲ ﮐﺎﻟﺒﺎﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ،ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ

ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﻔﺖ:

500 ﮔﺮﻡ ﮊﺍﻣﺒﻮﻥ ﻣﺮﻍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ،ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺧﯿﺎﻟﻢ

ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ،ﺧﻮﺑﻦ؟

ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ،ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﺪ 700

ﮔﺮﻡ،ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺳﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻣﯿﺸﻪ،ﮐﻤﺶ ﮐﻦ!

ﺩﻭﺳﺘﻢ 

i/icons/sml4/15.png

تعداد صفحات : 19

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3166
  • کل نظرات : 861
  • افراد آنلاین : 41
  • تعداد اعضا : 2219
  • آی پی امروز : 474
  • آی پی دیروز : 223
  • بازدید امروز : 89,639
  • باردید دیروز : 1,449
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 91,088
  • بازدید ماه : 110,385
  • بازدید سال : 200,797
  • بازدید کلی : 17,464,536
  • کدهای اختصاصی